Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «خبرآنلاین»
2024-05-08@01:54:58 GMT

زندگی متفاوت پیزنی در جنگل

تاریخ انتشار: ۱۵ مهر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۱۴۴۴۹۵

زندگی متفاوت پیزنی در جنگل

مستند «پرتاس» به کارگردانی علی احمدی زرین کلایی در ششمین جشنواره تلویزیونی مستند حضور دارد.

احمدی درباره سوژه فیلم خود گفت: این مستند درباره زندگی پیرزنی گالش به نام «گلین» است که سال‌هاست در جنگل‌های شمال ایران تنها زندگی می‌کند. او علاوه بر دامداری، کارهای دیگری نیز انجام می‌دهد تا بتواند امرار معاش کند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

برای مثال، یک چرخ نخ‌ریسی چوبی دارد که با استفاده از آن برای محلی‌ها جوراب می‌بافد و از این طریق پولی به دست می‌آورد.

وی اضافه کرد: در این فیلم نترس بودن و شجاعت یک زن گالش را می‌بینید که در جنگل تنها زندگی می‌کند. شوهر گلین سال‌هاست فوت کرده و بچه‌ای هم ندارد، علاوه بر این، او زندگی در جنگل و گالشی را عاشقانه دوست دارد. برادرش بارها به او اصرار می‌کند که این کار را رها کند، اما اصلا نمی‌پذیرد. به نظرم زندگی او کم نظیر است.

او با اشاره به اینکه شیوه زندگی متفاوتی را در این مستند به نمایش درآورده است، گفت: زندگی گالش‌ها در عین اینکه سختی‌های زیادی دارد، اما بسیار زیبا و دل‌انگیز است. شاید به همین دلیل است که گلین دوست ندارد آن را رها کرده و شهرنشین شود.

این مستندساز درباره فرم روایی مستند «پرتاس» توضیح داد: او دو خانه زیبا در جنگل دارد و زمانی که برف سنگین می‌شود، خانه‌اش را تغییر می‌دهد. به همین دلیل، بخشی از فیلم در کلبه اولی و بخشی دیگر در دیگر خانه او ضبط شده است. هر دو خانه او لوکیشن بسیار زیبایی برای تصویربرداری بود و یک راوی نیز ما را همراهی می‌کرد.

۵۵۲۴۵

کد خبر 1681120

منبع: خبرآنلاین

کلیدواژه: سینمای مستند فیلم مستند مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۱۴۴۴۹۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

فرار زن جوان از دست مرد شیطان‌صفت | مرا به بیابان‌های اطراف شهر کشاند و...

به گزارش همشهری آنلاین، زن ۳۹ ساله که مدعی بود فریب مردی شیطان‌صفت را خورده است، به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری شهید نواب صفوی مشهد گفت: پاییز سال ۸۷ بود که به همراه مادرم سوار خودروی شخصی مسافربر شدیم. بین راه راننده که مدام از آینه جلو به من نگاه می‌کرد ناگهان روی ترمز کوبید و مرا از مادرم خواستگاری کرد. من هم که آن زمان جوانی خام و بی‌تجربه بودم با این رفتار راننده بلافاصله عاشق شدم و به طور پنهانی با او ارتباط برقرارکردم.

من و حامد در نهایت با هم ازدواج کردیم ولی خیلی زود متوجه شدم او دست بزن دارد و با هر بهانه کوچکی مرا کتک می‌زد. با وجود این چاره‌ای جز سوختن و ساختن نداشتم چراکه وضعیت اقتصادی خانواده‌ام بسیار ضعیف بود و نمی‌توانستم دوباره به خانه پدرم بازگردم.

بیوه شدن دختر ۲۳ ساله در شب عروسیش | ۲۰ بار مچ شوهرم را با زن‌های غریبه گرفتم پیدا شدن دختر فراری در کلانتری | عکس‌های زننده دختر جوان در فضای مجازی | دخترم آبرویم را برده است

حامد شب‌ها دیر به خانه می‌آمد و درگیر مواد افیونی هم شده بود. حالا دیگر نه‌تنها هیچ‌گونه عشق و محبتی بین ما وجود نداشت، بلکه او نمی‌توانست مخارج زندگی را هم تامین کند. در این شرایط پسرم نیز به دنیا آمد و من برای هزینه‌های پزشکی و مخارج روزانه دچار مشکل شده بودم. به همین دلیل دیگر چاره‌ای جز طلاق برایم باقی نماند و مجبور شدم پسرم را به پدرش بسپارم و از او جدا شوم.

وقتی به خانه پدرم برگشتم، هیچ‌گونه حمایت مالی نداشتم. این بود که به یکی از شرکت‌های خدماتی و نظافتی مراجعه کردم و آنها مرا برای نگهداری از یک زن کهنسال معرفی کردند. در همین روزها مادرم به دلیل ابتلا به بیماری کرونا جان سپرد و یک سال بعد هم پدرم را به دلیل کهولت سن از دست دادم.

در شرایط اسفباری قرار گرفته بودم که پسر بزرگ پیرزن پیشنهاد کرد در خانه آنها سکونت داشته باشم و به طور شبانه‌روزی از مادرش پرستاری کنم. من هم خیلی زود پیشنهادش را پذیرفتم، ولی او چند روز بعد از من خواست برای آن که در منزل آنها راحت باشم، به عقد موقت او دربیایم. با آنکه یعقوب همسر و فرزند داشت، به ناچار پذیرفتم تا سرپناهی برای خودم داشته باشم. اما ۳ ماه بعد از این ماجرا پیرزن فوت کرد و فرزندانش نیز منزل ارثیه‌ای را فروختند.

در این وضعیت من دست به دامان یعقوب شدم و از او خواستم خانه‌ای برای من اجاره کند تا با هم زندگی کنیم. اما او مرا به همراه لوازم شخصیم از خانه بیرون انداخت و مدعی شد مدت زمان عقد موقت به پایان رسیده است و دیگر هیچ تعهدی به من ندارد.

دیگر تنهاتر از همیشه بودم و جا و مکانی هم برای زندگی نداشتم. این بود که به یکی از پارک‌های مشهد رفتم تا شب را در آن جا سپری کنم. در همین حال مردی به من نزدیک شد و ادعا کرد مکانی برای اقامت شبانه من دارد. من هم به خاطر نادانی و غفلت پیشنهادش را پذیرفتم و سوار خودرویش شدم تا به خانه او بروم ولی آن مرد مرا از یک جاده خاکی به بیابان‌های حاشیه شهر برد و قصد تعرض به مرا داشت که تصمیم گرفتم فرار کنم ولی او خودرو را خاموش کرد و با گرفتن کیف و لوازم شخصیم مرا در تاریکی شب در بیابان‌ها رها کرد و گریخت.

من هم نتوانستم به خاطر تاریکی هوا شماره پلاک خودرو را یادداشت کنم. مدتی در کنار جاده سرگردان بودم تا اینکه خودرویی از راه رسید و خانواده‌ای مرا سوار کردند و به شهر آوردند. اکنون نیز به کلانتری آمده‌ام تا از آن مرد شیطان‌صفت شکایت کنم.

با صدور دستوری از سوی سرهنگ علی ابراهیمیان (رئیس کلانتری شهید نواب صفوی مشهد) تحقیقات پلیس درباره ادعاهای این زن جوان آغاز شد.

کد خبر 849567 برچسب‌ها خبر مهم سارق - سرقت ازدواج - طلاق حوادث ایران

دیگر خبرها

  • پشیمانی پدری که دختر ۲۱ ساله‌اش را سلاخی کرد
  • «قلیچ» به مستندات یکشنبه خانه هنرمندان ایران رسید
  • روایتی متفاوت از مصطفی رحماندوست درباره ننه سرما + فیلم
  • فرار زن جوان از دست مرد شیطان‌صفت | مرا به بیابان‌های اطراف شهر کشاند و...
  • بازگشت محکوم به مرگ از پای چوبه دار
  • «اُمّ علاء»؛ مادر شهیدی که هفت عزیزش را تقدیم اسلام کرد
  • نمایش «وضوح ناقص» در خانه عکاسان جوان
  • موضع تازه و متفاوت یک روزنامه درباره گشت ارشاد
  • کتاب «ادب زندگی» منتشر شد
  • کتاب «ادب زندگی» روانه بازار نشر شد